من یه رفیق دارم که سر هرچی نقاشه اصن انتهاشه قلمو تو دستشه همه جا میپاشه همه چی فیلم واسش مث جیم جارموشه ا همه بریده فک میکنه دالی باباشه مث ماس وقتی که از این و اون بدی میدید فقط کشید و فحش و خورد و عقب نکشید زدن بوماشو جر دادن و تابلوهاشو سوزوزندن و اون کشید یکی دوباره از نو دادن رنگ و با قیف ریختن تو حلقش خفه شد؟ نه همون صحنه شد یه تابلو مث تن تیزی خورده که هرچی که فرو میره زیر درد و تحت تعقیب از رو نمیره میگیره زیرخم و پررو چغر هر روز یارو یه خط نو رو بازو تپل روپا هنو فیشنگه باج سیبیل نمیده به سگ سبیلا واسش افت داره کل با این شیتیل بگیرا همه چی رو باخت کار کف خیابون کشید رنگ و گرفت و قاط زد همه جا پاشید رو در و دار و درخت و همه دیوارا کشید رو من و تو و اینا اونا همه جا کشید رو بنر صدا و سیما و صدا آمریکا واسه اونا که خراب و خوابن و بیدارا کشید واسه لش و لوش و لات و لوطی و بیکارا کشید رو هرچی که بود و نبود همه جا کشید اون گفت به شما بگم همه جا کشید آره همه جا کشید آره همه جا کشید اون همه جا کشید همه جا کشید همه جا کشید