Farzan - Taskhir lyrics

Published

0 206 0

Farzan - Taskhir lyrics

[قسمت 1] مثل دور میفاسول آسیم از زندگی فقط در همین حد قافیشم حسش نی پاشیدم بد مثل بیت رفعت که زیرمه میخوام قلم بذارم کنار با جیگرم بنویسم با رپم بکنمت پاتیل تر از هنسی تا بفهمی فرزان هرشب با چی طرفه رفیق با خدا قلم و رپ که همدمه همیششه و شعرای سیاهش رو یه ورق سفید میخوام جا سرشناس شدن قلبارو بشناسم دردارو بشکافم غمامو بش عادت کنم از خودم بهترین فرزانو بسازم سرباز عدالت بدم سر واسه ی راهم تا زمان اعدامم روی مغزای خشک حرفامو بپاشمو واسه ی رسیدن به نور پرام بشه بازتر بگم جهانو وداع تش و با خدا و فرشته هاش همیشه تو اون دنیا در حال رفاقت [همخوان] سردرگم گیج گام برمیدارم انگار دارن گیجگامو برمیدارن تا پیک نیک زیر خاک چیزی نمونده رفیق بیا باهات تقسیم کنم هرچی دارم [قسمت 2] از خیر زندگی گذشتم و رسیدم به ش همه تاریکیا اومدن دیدن من دیدم همه از خودشون فرارین پس با سختی خودمو پیدا کردمو سوزنم گیر کرد به حق این یه عهد ابدیه بین من و خودم میدونستم با کلمات دورتر از این میشه رف مثل روح شدم تو تموم بیتام جاری تا خدا راهی نمونده انگار رو ورق چکید اشک مغز بجای آب بابا خوندن باس بگیم اومد ما بابامون در از بس که لنگ پول اب و گاز و برق و این داستانا بودن روز به روز وضع قالتاقا خوبتر و مقابل اعتراض راهکارشون مرگ من بین این آشغالا سوختم تا کم کم کفرم بالا اومد حسم شد شعر بعد رفت رو ورقه تا وقتی زندم من حرف تو سرمه یه سوال که خمار جوابشم یه عمر معرفت سر کدوم چهار راه فروختن [همخوان] سردرگم گیج گام برمیدارم انگار دارن گیجگامو برمیدارن تا پیک نیک زیر خاک چیزی نمونده رفیق بیا باهات تقسیم کنم هرچی دارم

You need to sign in for commenting.
No comments yet.