Bamdad & Yara - Atish Bazi lyrics

Published

0 215 0

Bamdad & Yara - Atish Bazi lyrics

؛[قسمت اول]؛ با آتیش بازی نکن خطرناکه عادی باش و پر کن جای جیبات با هر چی زنت می‌خواد زن یعنی عشق، باش هر چی که اون می‌خواد هر چی که اون می‌خواد تو عشقت چیزی نیس مثل مال من مال من گم شده تو افق غرب من یه مسافرم که از قطار خستسو همیشه پیاده می‌ره به ایستگاه بعد واس همه تو راه می‌خونم بازیمو بلدم ولی خودمو آتیش می‌دونیم که فقط بازندم من یه دندم من یه دندم همه برده‌ی حکومتن من خودمه بردم هیچی بد یا خوب نیست فرق تو نگاهته شاید بلیطای قطار بهترین راهشه ولی از نگاه من اونی قهرمانه که رو ریل را بره و نبینی وا بده شاید تربیت کودکیم این بوده که باید زجر کشید مثل سگ تا بوق سگ خطرو بو کشیدو رفت تا لب مرگ مامان بذار با آتیش بازی کنم مگه چیه تش؟ بسوزم؟ خب که چی؟ جسم که روح نیست یه وقت شرمنده شیم یه وقتایی باید دلو زد به دریا دریا خوشگله و پرخطر و تا آخرش تنهاست سرای من جاییه که کسی گیر نده به حرفام از هر الهام یه شعر بده به فردام بنویسم بره فکر خوبو بدشو نکنم با هر ورق مچاله که له می‌شم هر بار کسی می‌فهمه چی گفت و چی شنید؟ کسی می‌فهمه چی خورد و چی کشید؟ حالا تو هی بگو تا چونت خسته شه فرقی هم می‌کنه که فیک یا اصلشی؟ تو اوج بی‌هدفی دلم گرمه به خودم که تصویر تو آینه تفسیرش کنم تو اون فاضلابی که همه بش می‌گفتن خونه صد بار کثیف شدم و تصفیه شدم شاید تربیت کودکیم این بوده که زجر کشید مث سگ تا بوق سگ خطرو بو کشیدو رفت تا لب مرگ بابا بذار با آتیش بازی کنم

You need to sign in for commenting.
No comments yet.