{قسمت اول، یارا}
بلند شو از جات آهنگر
بلند شو برپا روی پا
قشنگ بود حرفات آهنگر
ولی زشت شده پچ پچ روزگار
شیرینی اشکات آهنگر
شور میشه ریشه ی بوته ها
پرچمه تو دستات آهنگر ؟
ما که دستمون گرفته بوی کاه ...
بکوب ... بختمون کبوده زیر چشا
داغم از جنسته آهنگر
سردتر از حسمه کوره هات
خاکم پا اسمت آهنگر
گردی که میرقصه توی باد
زل بزن به من آهنگر
فرزند افسانم تو نگات
شخم بزن گندمم آهنگر
ولی نون میشم خیرات کوچه هات
داستو برون رو خوشه هام
چکشو بکوب رو گونه هام
بگو ، دهنمو ببندم ادبمو بسنج من اصلم یا فرع
بگو جک بگو بخندم
{قسمت دوم، بامداد }
صدای قل و زنجیر
سنگایی که بالا میرن
هرم میشه ترسیم
خروار خروار جسد
واسم الوار
بالا زنجیره غذایی من و دربار
اتاق فرمان
فرعون جاودان
نظم نوین
گشنه های باردار
فرهنگ تبعید
قهرمان داستان یه قاتل تنها
ضد حکومت و پاسدار، شهرای کلان
ابر ماشین زمان
پشت پرده های فوق سری صداشو در نیار
من یه هدف دارم برده ها مشغول کار
اتحاد مرده های زنده نما
پادشاه پاپ، مایکل مسیح
پول پرستی، باوری بی نظیر
آهنگرم رقصان از سم خودم مسموم
پسر اورشلیم جادوگر دیر صهیون
یه سکه، صدای فلز
مخای مریض مخدرا تو پک پرس
من احتمالا یه جای دور توی قصرم
وقتی صدام بهت میگه فکر نکن به شیکمت برس
....
درگیری مرزی ، شیطان تو سیاهچالم داره جیغ میزنه
بشر بازم بخشیده شه گاز به سیب میزنه
از اولش تا آخرش پیداس تو این غار گنده
آهنگر میکوبه درخت آهنو لیس میزنه
حوصلم سر میره صلح، خسته کنندس
بازی من در عوض، براق و برندس
مهم نیس من کیم، مهم ایدمه احمق
کیا میگن جای من بودن بازی نمیکردن؟