در کناری از خانه ی ما اتاقی ست سرد و آبی
تخت و گیتار کهنه ی من، عکس یک زن به دیواری
زنی زیبا روی و خندان، یار من بود او دورانی
حالا من ماندم و من، گیتاری و سیگار و تنهایی
عشق من رفت به تن خاک، طعم شب نیست جز بیداری
ای عکس خندان بشنو از من، خواهمت دید روزگاری
دیگرم نیست نای ماندن، پایان آواز، آغاز رفتن
چاقویی پنهان ته گنجه، دستای سردم، رگهای سبزم