یه امشبه رو نه
همه آره ولی منو نه
بزار الآن که نیستم تو جنگ با خودم
حواسمو پرتخودم نکنم
بیا،بیا دو تا بزن داغ شی
حالش به همینه نتونی رو پات وایسی
یه روزی دیگه اسمت تو داستان نیست
اصلاً دَممون گرم که همه چیو رو آب ساختیم
آره،رو آب وایساده
زندگیم و اینجاست ژان وال ژانش
بیا که أ فردا باز فاك د آپه
باز چهار راهِ باز،داستان داره
بده بره از گلوت
یه آبِ خنک پایین
یه جیغِ بنفش بکش یه دادِ بلند
نه تو جایِ منی نه من جایِ توئم
پَ بذار تو چاه برم با پایِ خودم
درست از دیدم غلط از دیدت
من اون دو هزاری کجم که برعکس فهمیده
صبح از در میاد،شب از دم میره
نه گوش میکنه نه بچس دیگه
تو هر دم بیلش پارو میزنه
چیزی نمونده برسه آب رویِ سرش
شاید به نظر تو کاه دونِ تهش
ولی زندگیِ منه کادویِ منه
گیر کردم تو این گُنگی
مهم نبود هر چی میگفتی
تو خودت همه رو میبُردی
ولی بازندهیِ روی بیلبوردی
پاشو بلند شو رو پات
انگار تو سینت داری یه کوه بار
هر جا دلت میخواد اونجا باش
میگذره مگه چه جوری بود تا حالا ؟
هر چیزی که میخوای بگی
من از تو و شبیه تو ها زیاد شنیدم
پیشنهاد تو برا تو یه شانسِ دیگست
من ریشم سیبه گیلاس نمیدم
شاید مسیرِ خودم اسیر کُنتَم
برم اوجِ جوونیمو عوضی
شایدم بتونم و بعد از این
بگن تونست
اون که حرف شنوی نداشت أ کسی
پَ بکش بیرون
در بیا از این اوضاعی که تلپی توش
بریز بریم یه جا که یه اپسیلون غم نی
این حالِ عنو بکش سیفون روش آره
برس به هر چی که دلت دوست داره
حرفِ خودت به گوشِت گوشواره
بدونِ ترس بدونِ پشتوانه
بالاخره یه روز تو مشتامه
صد در صد،هَه
امیدوارم بشه
امیدوارم بشه،که برام با ارزشه
من تنها،تو با ارتشت
بالاخره
بالاخره یه روز این تیمِ یه نفره
فاصلش تا خط یه قدمه یه قدم
نگاه نمیکنه به عقب
نهـــ
گیر کردم تو این گُنگی
مهم نبود هر چی می گفتی
تو خودت همه رو می بردی
ولی بازندهیِ روی بیلبوردی
[مطمئن باش که میشه]
پاشو بلند شو رو پات
انگار تو سینت داری یه کوه بار
[من وقتی میدونم میشه
چرا باید وایسم و نگاه کنم ها؟]
هر جا دلت میخواد ، اونجا باش
میگذره ، مگه چه جوری بود حالا؟