دارم از یاد می برم عمق سرمو
یاد می افتم از پا پدرمو
دارم از پخش می شوم طاعون
می خوام از کون فیکون کنم کفنمو
داری از گیج، عجیب خل می شی
قفل لخت کلید سل می شی
هستی و پیچیدگیش تو باسنته
مریم سکسی بی تحمل می شی
مث مولا زوزه می کشم تو شبتو
توی رویا می مکم عطر تنتو
می خندی و غش می ری از دعا
چادر نماز فاطمه کفنتو
خط می زنی رسم اینه رو تو چشمام
حظ می کنی که هنوز سردر چام
تف می کنی تقدس آیه های منو
تنو از نو حامله می کنی از نو از نو
بده به دست عقابى ژن دروغ ات را
كه شايد او برساند به تو حقوق ات را
غضنفران هدايت به كوچه آمده اند
محمدان ماركِز بدون پوزه بند
چه خنده هاى خرابى شده تماشايى
چه چشم هاى مذابى ببيند اينجايى