چه بوی خون تازه میده خاک تنت
چه سرخ گلای روی پیرهنت
چه رگای خشکیده رو به کویری
سرخم نمیکنی با اینکه اسیری
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس
کی میگیره قلبم آروم
تا وقتی تو توبندی ایرانه خانوم
شیر بانو جان زیبا
خورشید رهایی قصههامون
سخت نیست توروساختناز نو
دووم بیار تا بمونی برامون
پادشاه منطقه تویی
تو منطق عشقی ایرانه خانوم
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس
ایران
نشه دست چین دست چین گلاتو
آب و خاک و جان مایی مادر داریم هواتو
دست تبهکار تجاوز کرده به بدنت
تبارتو سوزند و تبرشو زده به تنت
بمیریم و نبینم مردنتو آروم آروم
نبردی مردمتو از یاد که جان بانو
ببخش مارو اگه دستمون کوتاهه
نمونده چیزی جز جونمون که قربانی شه به پات
شور میزنه دلم که کور دل بت مسلطه
رهایی توئه که شرط آزادی ملته
بگو با بغض مادرای چش به راه آبان
بگو با بچههای نسل خون ستارخان
بگو با قامت رشید نوید افکاریها
بگو با سینهی ستبر پویا بختیاریها
تو تاریکی تو نوری بشکاف ای مرز رهایی
طلوع کن دوباره
از خزر تا خلیج فارس
جای زخم قدیمی گلولههاس
مگه میشه خاکتو به بیگانه داد
خائن شرمنده از آیینههاس