(Gdaal)
میخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
سیاهی شده دیدشون بابا
هر روز بستست تیغشون بابا
سرِ دو زار میبُرن سرِ همدیگه رو
تَش معلوم نی میرسه چی بشون بابا
فکر زیر شکم و جیبشونن
دروغ میگن و نیست اصاً کیرشون بابا
یه روز پسرت توویِ پیله بود
حالا پروانست و داره میره اون بالا
میخوان جلومو بگیرن تو غصمو نخور
من قرصم و کوهم محکم و از تو
یاد گرفتم چطور مغرور باشم
حتی اگه توو چشم اینا منفور باشم
واسه قِر دادن نبودش حرفام
توویِ چیدنِ کلمه ها منظور دارم
بودم لاغر و گردنم کلفت نبود
توویِ چیدنِ کلمه ها من زور دارم
دشمن أ جلو رفیق از عقب میزد
خنجرا توویِ کمرم میرفت
گفتم میسازم بهشتمو
چون جهنمو هر روز هر طرف دیدم
میلی به شهرت انگاری ندارم
به این جنده ها دیگه احساسی ندارم
حقیقت روشنه انکاری ندارم
میخوام پیاده شم و اجباری سوارم
(Course)
میخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه
آره تقدیرش مردنه
(Gdaal)
سن میره بالا سلیقه عوض میشه
آدما باهات غریبه ترن دیگه
سریع به سرم زد اینکه سرم
وقتی که فقط خودم صمیمی ترین رفیقِ منم
قضیه عوض میشه وقتی که هدف میشه مشخص
نمیشه عقب بری باید وارد شی
همیشه اول
قبل بقیه داری انگیزه اول
قبلِ بقیه داری انگیزه همش
زندگی همینه دقیقا دقیقه دقیقه
تغییرِ فقط حس کردم فهمیده ترم
وقتی فهمیدم سنگینه تاثیرِ قلم
اگه مار نیشم زد یعنی ترسیده ازم
نه، نه نه نه حریفم نمیشن
هر چی هم زور زدن زمینم نمیزد
به کم راضی من عزیزم نمیشم
باید دنیا رو من به سلیقه ــَم ببینم
دوس دارن اینا شبیه من بشن
أ خودم دَر میرم ولی من پسر
بیا یه سر به عقیده ــَم بزن
ببین با تو فرق داره من قضیه ــَم چقدر
من مریضم پسر بیمارِایشه
چهار صبح گذشت و بیدارِ این چشم
اینا دوس دارن حریفم بشن
ولی میدونن هیچ شاعری جیدال نمیشه
(Shaan)
میخواد خاموش شم اونکه با من دشمنه ولی
من شعله ای ــَم که زیرِآب هم روشنه
ببین توویِ دلم من ترسو باز هم کشتمش
بذار بیدارت کنم اینجا خوابن چون همه
چِشا رو بستم بیا وضعیتو ببین
تنها حقیقت اینه ندیده حقیقتو کسی
یه داور هست در کل منو قضاوتم نکن
اگه راهت غطله پس حتی ادامش هم نرو
نرو ، ادامش هم نرو