؛{قسمت دوم: سپهر خلسه}؛
خریدنی نیست خوبه حست
با تو جای منم تو بهشته
ولی اونجا هم دور ازت
یا من نیستم همیشه این بوده قصه
با تو حرفم موند نصفه کاره
گفتی تو تنها عشقت کاره
شدم اونی که نیست شبا بعد صبحا
چیریکی تنشه استتاره
دوستات میزدن حرف حقو
که این پسر هم رده در کل
نمیگم منو اصلا درک کن
فقط به خودت یه لحظه رحم کن
جلوم کاغذای سفید امضا ان
دیگه مهم نی که بری احیانا
الان اون روی سکه رو دیدم
شاید واسه منم یکی یکجا هست