؛{همخوان: اکتاو}؛
خسته اما با لبخند
به خانه برمیگردیم
با امیدِ فردای بهتر
به خانه بر میگردیم
مصرف می کنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
نِفاز و میزنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
؛{قسمت۱: اکتاو}؛
هنوزم میره گُل سم تو رگ
چِشا قرمز کل شب روهم
پا رو پدال و پشت فرمونم
تو تا لِیدی روسیِ نابی
میکنن واسم کوکو خط رو تن
بعد میاد حاجی رُژ لب رو پک
استِریپو دو به بعد خونه ـــَم
برنامه اینه شامیم توو برج و
بعد لخت میشه واسم باربیم رو مبل
میکنیم تا تهش خُل ژِستی
پَ کص خواره دنیا چون
Life is too short
حاجی دنیا خب سایز ما نیست
صِفرا رو باز کردیم چون نامبر وانیم
پس نگو گَنگستری
آخه انقد لاکاری
که بت میگم ماندِلایی
ببین خب حاجی توو بازی
رو که تیمش سَوا پَس
هنوزم شیش تایی میان روم
دافا وقتی که من یه ریزه کلافم
ولی خب تا وقتی که بانو فَریما هَ
دیگه سپیده برا بعد
سفیده لباش هم
به خانه برمیگردیم
به خاله سَر میزنیم
یه خالِ هشت میزنیم
؛{همخوان: اکتاو}؛
خسته اما با لبخند
به خانه برمیگردیم
با امیدِ فردای بهتر
به خانه بر میگردیم
مصرف می کنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
نِفاز و میزنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
؛{قسمت۲: سپهرخلسه}؛
میرم خونه ولی خونه بدتره
یه شب نشد پُرِ توله سگ نشه
میگم اِنقد نریز جونِ بچته
میگی جونِ من جوز بد نده
دم و بازدم بربل کوشِ
قلبم یه خط قرمز روشه
یعنی اینورا عشق نیومده
خلسه رو میشناسی اسمش روشه
داش سِپی مخو باز با رُخ زد
انگا کاسپارُف ــَم
گُنده ها دادن واس ما رخصت
داش ما مثبت، می مونیم ولی هنوز شرِّ شر
لای رفقای ناباب شهر به شهر
کَله شق ولی خودِ داستانیم
انگار رُم باستانیم
قطعا میشه گلُا پاسکاری
حوصله ی حرفاتو نَئارَم (ندارم)
گفته بودم شَر باتو ندارم
حوصله ی حرفاتو نَئارَم (ندارم)
گفته بودم شَر باتو ندارم
کل شهر با ما خوب
صفر دو یک
؛{همخوان: اکتاو}؛
خسته اما با لبخند
به خانه برمیگردیم
با امیدِ فردای بهتر
به خانه بر میگردیم
مصرف می کنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
نِفاز و میزنیم و هرشب
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
به خانه برمیگردیم
؛{قسمت۳: اکتاو}؛
چِشا رو باید شست
جورِ دیگه باید دید
نِفازو باید بُرد
جور دیگه باید دید
دراگو باید خورد
جوره دیگه باید دید
سه تا کورس با من بُمب
خونه میشه تا سقف وید
به خانه برمیگردیم دستِ پنجه دار
داnا میاد تُند تُند فرضیَم
میخوان باهام بیان توو برنامه
انگار حاجی خودِ دکتر نظری اَم
ژِرمنا هنو بدشون میاد ازم
دو تا روسی هم فَنمون میان وسط
صبام که باز کَله پا میشن چون
اکتاو میگه همه شبِش زود میامدن
؛{پایانی: اکتاو}؛
میزنیم کِته ارو
میاریم مِته رو
اِی اِی
میزنیم کِته ارو
نشون بده تِرَپو
میزنیم کِته ارو
دست چپت کو