با چندتا بیل به خاک زدن فاصله دارم تا چال شم توش فقط نگران چیزیم که بیل به خاک زدم و ساختم روش
پاش عرق میریختم نا شکل بگیره اسم این فاصله زندگیه
جامعه یه اتاق که من و توش کوبید رطوبت و حس میکنه استخون چوبیم
فاصله م زیــاد از دین و سیاستش از دید صاحباش از بازار مقدس از جیب زائراش
از مذهبی که توش زن از مرد کمتر اونکه تخم لا پاش آویزون جنس برتر
این رنگ دین ماست که ارزش زناش ب سایز سینــه هاست
فاصله م زیاد اما مصافتـــش هنوزم زیـــر 30 نـــماست
جدیدن که بینیا کوچیکـــتر از مغز چون بینش کم من مردی و دیدم
که دروغـــاش ســـفــــیـــد اما دندونــاش همرنــگ تــی شرتــم
روزا قانون میسازه ماده ای رو نمیخواد که زیرش نر شبا بالاش یه ماده ستو زیرش نر
فاصله م زیاد اما زندگی کوتاست هم قد چندتا بیل زدن به خاک
اما بستگی داره میخوای بسازی یا بریـــزی
بیل دست کی باشه که چفت با زبونت به قانون میسپاریش یا به دست باغ
مــــــیــکـــــاری یـــــــا مـــیـــچـــنــــــی؟؟؟؟؟
اگه بو بکشی میفهمی بــرق وصــل میکنم ب کـــلـــت تا که روشن شـــه نور بده
کسی دست به سرت کنه مو به تنش سیـــخ شه نتونه زور بگــــه
بو بکشی مـــیفهمی آگـــاهــی کتاب نه تو کتک زدن دیوارا کوتاست واسه منی کــه بلندترم
میفهمی همیشه آبــادی شکـــل میگیره عمق سینه ها همیشه آزادی رشد میکنه پشت میلــه ها
سالــــم نیســـت هرکسی چون سفیـــد چشـمــاش آدمارو بسنجی با عیار تلاش. نه تو زرگری
بو بکشی میفهمی مـــریــض نیستی اما درمــــان بشی سر میره بالاتر از قله قافــــــ
که اگه برعکــس شه این سه تا بخوری ب خــــــــــــــاکـــــــــــــ