[قسمت 1]
کلماتم میریزه رو کاغذ پیپر
عوض میشه هر ساعت چهره
بت ها تو دنیا همش دنبال سکه
حقیقت پشت دروغها میشه نفله
روت اجرا کردن فن تیکن
چشات میشه سبزتر از کیکت
میاد بیرون از سومیش هی شعر
تمدن آریایی شد کی غیب
شدیم نابود ولی جوونه زدیم
میریم بالا از زیر تابوت
همیشه قانون تصویب میشه که ماییم
آره اسیر طاعون
سالهاس بد همه سرگذشتا
رعد و برقا و جزر و مد ا
حساب پر کک شب تو گنجا
بقیم حیوونای پست درجا
[Hook]:
سمت هدف میری سد سایه ها
سخته رد مانع ها
ستاره دار بند واژه ها
اشک بخت عاشقا
سر حال بعدم خسته را به را
پر تعنه نامه هات
سیستم عامل مرگ شاعرا
چقدر تلخ خاطرات
[قسمت 2]
تو موندی تنها با افکار مریضت
انسانی میسوزی همش پای غریضه
گاهی ملو گاهیم بارون شدیده
به آهر میرسی کلت میره رو شقیقه
میاد رو به روت خاطرات زمان
من میگم بت باس جلا بدی روان
دنیا رو نظم با حقایقی محال
آزاد شو تا نرسی به شرایط زوال
همش سکون چون تغییر سخته
ساختن از ملت جوگیر صحنه
گذشتت نبود تقدیر هرگز
با دستات ساختی آینده رو تو لحظه
حالام که فرهنگ شده پر هرزه
هر روزم جنگ نزدیک تر به مرزت
زمان میگذره نزدیک تر به مرگ شت
دنبال طلایی میبینی میشی خرکیف
[Hook]
[قسمت]
همه دارن ادعای معرفت
ولی میخوان فروتر کنن هرچقدر
بدون برکت , دنیا وارونس
به زودی برمیگرده اونم سر خط
هر لحظه رد میدی پر سوال ذهن
جوابای مغشوش شده خوراکش
تعداد اجساد گذشت از شمارش
تو پای اخبار تحلیل گزارش
یا غرق شدی تو روزمره گی
شب خواب صبح ادامه ی بردگی
میخوری شلاق اگه کنی سرکشی
یا شک کنی که زنده ای بهر چی
مردم یعنی حیوونات عاقل
آتش راستی شب پر از باطل
مکان زمین آره زمان قاتل
زندگی پر رنج کی میشی کامل