[قسمت اول: آژان]
پیاده میرم
به سوی زاغه نشینای عقده ساکنشم بین راه لم میدم
نمیشم خسته حسرت
میمونه واسه سهم زخم بستر تو چون دربست
بلیط رفت و برگشت جیبته همش
شق القمر
کردم سمبل نشم نمیشه که رمق عوض
اگه جامون بود نداشتی هیچوقت ، احمق عوضی شرق طرف منن
تو غرب زده نشی که بد ضرره همش
ندارم غم نه درده الافی و رفیق
بازیا میده حال ، تو تنهایی رو ببین
شماها لوله باز کنین
ما بچه فاضلابیم لای کالبدتیم اه
اسید ورداری نمیشیم وا نمیدیم به تو راه باز
بی پروا پرواز کردن و نژاده ما داره
داریم میزاریم جا پای
نسل قبل
از اسب افتادیم نه اصل
شماها از دماغ فیل آویزونید
از اونور رودخونه چیا میدونید ؟
ره
تو تاثیراتت تهاجم جنگ نرم فرهنگ
چون جهل مغزت بلد نیست تشخیص بده
باید که تش خیس بشه پاچه های شلوارت که رد شی از این گندابه
گندابه
[همخوان]
افکار بین من و تو
قرینس ، قرینس ، قرینس
سرمای بین جنگ و صلح
زمینش ، زمینش ، زمینش
تضاد فرهنگ شرق و غرب
نتیجشه ، نتیجشه ، نتیجشه
(×2)
[قسمت دوم: سامان]
سامان داره عادت
وضعیت قرمزه
شعر بگه
جر بده
اعلام کن وضعیت نابسامان
حقتو میخورن جوری که
حق اینو نداری کنی به مظنونت شک
گوش نه به حرفام دل بده
پول همه جا حرف اول با الف بنویس علم که
بهتر از ثروت نباشه عشق که هیج حتی نگات نمیکنه جندهه
عشق اقتضای سنته
که سره قراردیرم باید کرد
کردی با این دید رشد که
فساد و میدی ترویج
خوشگل
به بلوغ رسیدی آرزوته ته ریش
مد شه
شرعیش حکمت حلاله
جرمت
اینه که راه صاف کج دیدته
پ
پتی آره (پتیاره)
باش دنبال متن خودت
سطر خودت
نمیخوری نه به من
نه به خودت
[همخوان]
افکار بین من و تو
قرینس ، قرینس ، قرینس
سرمای بین جنگ و صلح
زمینش ، زمینش ، زمینش
تضاد فرهنگ شرق و غرب
نتیجشه ، نتیجشه ، نتیجشه
( 2×)