[ورس 1: امیرخلوت] این خیابونای لعنتی این مردو کرده کله خرش شب تا صبح میکنه زندگی رو دست به سرش اما خوب توقع زیاد داره از پسر نداشته‌ش مرامو یاد گرفته از پدرش شبا سر میزنه به آسمون میبینه یکی گیره هیچ و پوچه یکی اضاف مونده واسه نون این آسمون واسه هرکی یه ستاره داره این شب زوزه ها کماکان ادامه داره گفت حتما همه یه عضویم همه بنی آدم دید همه دارن در هم میمالن دید یکی الکی خوشه بدبخت دلش چی همینا دلیل شد کم حرف شه خیلی همینا دلیل شد بگیره قلمو تو دستاش راه بره قبل از اینکه بگیره دنیا زور از پاش لحظه لحظه میشه بیشتر سینه چاک اون حتی رپش رو میزنه فریاد زیر خاک [کروس: امیرخلوت] برای قلبش و روحش و باوراش زنده موند حتی اگه خواستن نزارن جا براش غرور و ترس و کینه از تو قلبش رفت وقتی تمام خاطرات تلخو دفنش کرد برای قلبش و روحش و باوراش زنده موند حتی اگه خواستن نزارن جا براش غرور و ترس و کینه از تو قلبش رفت وقتی تمام خاطرات تلخو دفنش کرد [ورس 2: صادق] سر صبح یه نخ سیگار تا چشما باز شد روی میز تیکت با پول نقد و پاسپورت یه کبریت یه بنزین یه رویا یه خونه یه کوله خاطره که باید جا بمونه این یعنی رفتن پوشیدن امروز تا ساختنِ فردا سوزوندن دیروز تلف نشو بی کس ببین طرف یه جا دیگس اینا دسیسه بازیس بدون تلافی حاشیس براییه اول از مفهوم آزادی آزادی مبحوس در واژه‌ی آزادی دوتا دستام پوچن گل تو مغزمه تک دوست کشاورز از جنس مزرعه واسم آرزوی بن‌بست نکن که گنبد من ساخت گل دستتو عزیزم من هسته‌ی شکافتم هم مفیدم هم بمبم اتم [کروس: امیرخلوت] برای قلبش و روحش و باوراش زنده موند حتی اگه خواستن نزارن جا براش غرور و ترس و کینه از تو قلبش رفت وقتی تمام خاطرات تلخو دفنش کرد برای قلبش و روحش و باوراش زنده موند حتی اگه خواستن نزارن جا براش غرور و ترس و کینه از تو قلبش رفت وقتی تمام خاطرات تلخو دفنش کرد