کوچه های آشتی کنان کجاست ؟ کوبه های مهر حلقه های وصل
دست های لطف تا دوباره آشتی کند دلم با هر آنچه ترک کرده نسل شهر
با صداقت غریب شرق با نجابت اصیل عشق
با بلوغ برگ و بار سادگی
با بهار باور خزوع با بلند قله های افتادگی
با سلام های بی ریا با سکوت های صبر
با صبور های سبز
در حریم حرمت حیا رها در عبور سنگ فرش زندگی
کوچه های آشتی کنان کجاست ؟ تا دوباره پل زند مرا به جاری صمیمی قنات
به زمزمه و عطوفت قنوت به قامت قناعت قدیم
تا دوباره پل زند مرا به صفای بادگیر های بی قرار که از مسیر آسمان بی کران
بوی کوی دوست بذل بزم خاکیان تشنه میکند
وانگهی هر آنچه درب و دار خستگیست فارغ از دل شکسته می کند
کوچه های خشت و گل.. کوچه های آه و دل
کوچه های راست قامتان سربلند کوچه های سربلند های سر به زیر
کوچه های همدلی کوچه های هم زبانی کوچه های آب و آیینه
کوچه های اشک شوق کوچه های چشم های پاک کوچه های خوشه خوشه تاک
چشمه سار مستی زمین سایه سار برگ های مهربان کوچه های آسمان نما
هرکه میرود رفیق! هرکه میرسد زلال هرکه میرود به داستانم آشنا
کوچه های بی ملال
من ولی در این کویر تفته بی شکیب شهر از دلم قرار بده است
با که سر کنم حدیث عشق را
شهر از دلم غمی نکاست
حلقه های وصل دست های لطف
کوبه های مهر
کوچه های آشتی کنان کجاست ؟