ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
این راز سر به مهر، به عالم ثمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
آری شود ولیک به خون جگر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
این راز سر به مهر، به عالم ثمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آنجا مگر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود
مقبول طبع مردم صاحبنظر شود