قسمت 1 :
قصد کرده امشب بیاد به پیشم
قول دادم بش جلوش سیگار نپیچم
قرص رفتم بالا شاید که گیج شم
نسخ میشم همش ور میرم با ریشم
آس و پاس
دنبالِ یه تیشم
بکنم دلشو انگاری آتیشم
حل میشم سریع انگاری قاطیشم
چپ میرم مسیر , نمیکنم کاریش هم !
با خجالت میره صاف تویه زمین
تو واسه من عینه ماه واسه زمین
کند میره زمان
علی باز شدش مریض و
افکارِ خبیص و
تنفس میکنه
وقتی تمرکز میکنه
از رو
تقلب میکنه یه بیماره !
میزنه "ویدستامینیفون" دوره صداش
انگار قرنطینه شـده
قسمت 2 :
باز کردم سیگار روشن
زود به زود هی به هی نسخ میشم
زود بهم میگه دارم تلف میشم
میبینم تو چشات دارم هدر میشم
دورم شلوغه ولی خلوت
از درونم
"علی حصرت"
اینقدر ضربه خورد که یه بوکسور نخورد
میگم به خودم علی پس سر نخور
اینقدر سفت باش
نتونن بشکونن تورو "سفتاش"
نتونن حس کنن حتی "حساش"
نتونن رو کنن عینه "بیتاش"
اگه میتونی تو واسم کمی راست بیار
انگار "باردار"ی و راست نگفتن رو داری بش "ویار"
اینقدر کشیدم , الانِ که مخِ کش بــیاد