قسمت اول
لطف خدا بارون تو شهر من اسیدِ/ دشمن ساخته ی دست اجنبیه
بوق تو خیابون و اعصاب داغون/ و پول روی پارو و زرزرای آروم
لوکسا تو توالتا، مسکنا زیر زبون/ خرج علف، علف خرس، اسکناس بی زبون
پولدارای عشق لات و عشقلای زوری/ گُه خورده هر کی گفته گریه ی مرد خوب نی
مردن تو خاطره، زندگی بعدا/ گناها که کردم، سنگینی قبرم
دروغا که گفتم، خوب کردم گفتم/ مرغا شما غازن، همشونم مفتن
فراریم لعنتی، اخراجم کردن/ مایه ی عبرت شدم و اکرانم کردن
فکر کردن دنیا، عوض میشه واسم/ سیرک مسخرشونو تکرارم کردن
پل
یک روز بلند آفتابی
قسمت دوم
مزخرفی که شنیدی حناق روزمه/ این فکرا، سوهان روحمه
ضربان قلبمه این ضربا که میشنوی/ تکرار تو گوشته از خواب که میپری
کافئین سمی، بی خوابی مغزی/ حال من خرابه، میخوای بفهمی
بیدار نگرم دار، نزار بخوابم/ زیر خاطرات یادم، میپوسم آخر
قسمت سوم
خطکشای کوتاه، بارون بی قانون/ یه روز آفتابی، زیر شرّه هامون
رنگین کمونو، راحت نمیشه دید/ سیب سر درختو، راحت نمیشه چید
پایان
یک روز بلند آفتابی