از طرف راه ندیده ها / سرزمینی به اسم کشف
توان پذیرش یه صدا / حتی مخالفِ عقیده ها
از طرف شکاف لایه ها / اوج حضورم توی عمق عبورت
تو لمسِ پدیده هاست
از طرفِ کفه ی برابر تا میون خنده ها نمیری
از طرفِ لبی پاره خط گون تا گوشاتو از رو صدا نگیری
از سمت جرعت حمل قامت / بیدارِ شبونه ی امانت
از سمت چیزی به اسم حقیقت / آخرین دیوارِ بی ضمانت
من اون فصل سردم وقت تعویض لباساتِ
قیچیِ باغبونم زمانی که وقت هرس ته برگاته
از طرف نیمه های خالی نقشه ی فرداهای خیالی
از طرف درختای بی برگ پایانِ محض ِ نو نهالی
از طرف جنون با رضایت / شروع بیماری تا سرایت
زخم شکنجه ای به اسمِ دنیا / از سمت تجربه تا روایت
واسه ی تو دلسرد / باد دوره گرد / منو قبولم کن / این منم مرگ
منم آخرین ثانیه / آخرین هرم گلویی که باقیه
تویی آخرین حس پایان وزن / منم آخرین قافیه
رفتی میون دفتر / خط کشی نفس گیر بود
نظم ُ زیرو رو کردی / روندنت تو حاشیه
کوچیک شد خونت / اما جهانت نه
یه زندگیِ دوباره است / اون شعری که ازت باقیه
کردی به قد دستات پنجه ها ت رو تو خاک / جوونه از مشتت ریخت وقتی دستات رو وا کردم
تو خاکِ حاصل خیزِ نبودنت که جای رشد بود / جشن آبیاریِ بودنتُ خاطره هات به پا کردن
کشیدی دست از زنجیر این اعتیادُ له کردی / انزوا های پاکیت بلند من رو صدا کردن
هر چی از حقیقت دیدی صمیمی تر شدی با من / تا صفحه ی بودنت رو با دستام تا کردم
منم آخرین لحظه ای که تو قامتی / منم آخرین رنگی که رو شهامتی
آغاز تا حالت رو تو پایانت انشا کردم / زنجیرتو وا کردی دستامُ به روت وا کردم
حقیقت شکست بود خم شدن تو زندگی/ در زندانِ ندیدن رو روی دیدنت وا کردن
پای برگه ی حقیقت رو که شکست بودو بس / با دست پر از بوی پارگیِ زنجیرت امضا کردم