افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقده ای فرستاده
هر کی که اومد جلوت گفت دلسوز تواِ
حالا می بینی باعث غم امروز تواِ
تو می خواستی زیر پرچم هیچ کس نری
به هر سیاست پستی تو نیشخند زدی
نگاها رو صدای تو شدن بیشتر شدید
ولی جوری که هستی تو رو هیچ کس ندید
تیغ و بکش، فکر نکنم خونت از رگ بیاد
وقتی حتی مادرتم ازت مدرک می خواد
دیگه خوشی ها رو تو زندگی تصور کن
فقط یادت می دن که به خدا توکل کن
مردم می خوان باری که رو دوش هست بردارن
پس تو رو طرد می کنن، خُب حقّم دارن
تو یه جوون احمقی و عشق رپ داری
به بالاسریاتم خیلی رشوه کم داری
تو زندگی عادّی رو دوست نداشتی
هر ثانیت شب بوده، روز نداشتی
ولی توی هنرت، موند بازم دوومت
توی مملکتی که نمایشِ سازم حرومه
آره کسی واسه تو قدمی ورنمی داره
ولی کسی توی مشکلاتت کم نمی ذاره
باید جای این که درد اون که هست بی تو حس کنی
بشینی و دونه های تسبیحتو بشمری
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تک تکه خنده هاتم گله داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که چشمای تو هر لحظه ای گریه داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقده ای فرستاده
افسوس واسه تو ای دل ساده
که تو هفت تا آسمون نداری یه ستاره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تک تکه خنده هاتم گله داره
من خوب می فهمم از غم ظاهرت
که حتی شک داری به مریمِ باکره
داری پیش خودت می گی که این بیراه نمی گه
حتی تصویر زندگیتم سیاه سفیدِ
تو می خواستی که عمرتُ هرز پس ندی
ولی فقط ورقای تقویمُ خط زدی
وقتی دیگه بیدار شدی تو خوابت سخته
حتی گریه کردنتم یادت رفته
مثلِ هفتاد میلیون احمقِ دیگه
حتی شعارای قشنگتم خامِت کرده
تو اَم یه جوونی، پیرتر از ننه بابات
که پره عقده شده دیگه از سرت تا پات
این پنج تا انگشتِ واسه مشتِ گره کن
حتی نمی تونی راحت باشی پشت تلفن
این که شهرم تو ظلمتِ عیب از منه؟
لابد اینم سنّتِ پیغمبره
چیه؟ غیر قابلِ هضمِ حرفام یکم؟
منتظری حقیقتُ توی اخبار بگن؟
ببین جوونایی که جای تیغ رو دستشون
اونایی که لبخندی نیست تو حرفشون
این دلِ من بود فهمیدی حرفاشو؟
بیخیال دونه های تسبیحت چند تا شد؟
افسوس واسه تو ای دل ساده
که حتی تک تکه خنده هاتم گله داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که چشمای تو هر لحظه ای گریه داره
افسوس واسه تو ای دل ساده
که هر کسی واست عقده ای فرستاده
افسوس واسه تو ای دل ساده
که تو هفت تا آسمون نداری یه ستاره
افسوس
افسوس
افسوس