؛[قسمت اول]؛
زنده باد زمین
میزاری پا روش
میخوره نارو باز وا میکنه اغوش
صدا بمه زیرش
هنوز به گوش خیلی ها نرسیده
از زمونه دلگیر
میخواد بدونه چقدر واسش میدن متری؟
زنده باد آتیش که نکرد جلو خاک سجده
اونکه تا تهش رفت نشد وسط راه تشنه
زندگیش با ترس نشد آغشته
زنده باد دهنی که به موقع وا شد
جز حق نگفت اگه نه ببر صداشو
بیخیالی تا باشه دل تو شاد؟
یکم به زمین زیرتم بده بزاق
تا که اونم لب تر کنه
بگه چقد معطل شده
چرا بودن ادما مثل مگس دورش
باااال میزنن ...
؛[همخوان]؛
چقد دوریم از هم
بیا نزدیکتر
بزار جدا شه خوبی از بد
بیا نزدیکتر
روی حرفم با توئه
نکن غریبی
بیا نزدیکتر
ببین میشه چیا نتیجه اش
چقد دوریم از هم
بیا نزدیکتر
؛[قسمت دوم]؛
زنده باد هدف که یاد داد تلاش کنم من واس چی
زنده باد (همتی) که کرد سبز کرباسچی
فرهنگ کم مردم میشه عادت
آیندمون به حال بی شباهت
زنده باد کسی که زد فریاد
محدودیتش رفت از یاد
تحریمی که خودکفایی و کرد سوژه
کلی بهش خندید از رو جلد
چون عادّی بود براش مثل روز روشن
هر چی درست بود کشتن
بشه چهره ی شهر خوشرنگ
زنده باد( مدرک) چون باعث باوره
برش گردونی کارش یه ساعته آخرش
زنده باد گناه که میزارتت پشت میله
یا میری حبس یا صادر میشه حکم تیرت
مثل همیم غریبم بوده رفته
وقتی صمیمی ترین رفیقت پول نقده
نیاد مشتری واست باشه دوکونت بسته
؛[همخوان]؛
بیا نزدیکتر
بزار جدا شه خوبی از بد
بیا نزدیکتر
رو حرفم با تو
نکن غریبی
بیا نزدیکتر
ببین میشه چیا نتیجش
چقد دوریم از هم
بیا نزدیکتر
؛[قسمت سوم]؛
زنده باد سایه کنارته پایه
میاد باهات بدی به راهت ادامه
زنده باد عصا که رفیق سالمنداست
یه خونه با همه ی کارمندهاش
که یه دندون میشه نیاز مایحتاج
زنده باد سینه ای که شیرش دل یه بچّه رو میکنه سیرش
تا مزه ی عشق بشه نصیبش
زنده باد دست خطّ شخصی
راستیه وسط مستی
تویی که اشتباه رو مسند نشستی
چون کمه کم شانس جوره باهات
گور بابات
تهش تو میریزی خون (خونه) ماها
زنده باد مرگ
دنیایی که واسش میشه دل ما تنگ