؛[قسمت اول]؛
یه تصویرگر یه نقاش
هست سلاحش تو دستاش
سربازاش رنگان
غرق تو خط ها
میشینه تک و تنها
اثرشو میکنه خلق
اخماش میره تو هم انگار خورده لیکور تلخ
انقده تصویرها کثافتن حتی
محیط نمیمونه تمیز یه ساعتم اما
قلمویی که به بوم اصابت کرد
محصولش میشه جنبش
یه قدم گنده
رفتن حقه حتی باشه راه بارک الله رد شو باز
بکن کج رو صاف
نه بد باش نه خوب تف تو هر دوتاش
نوشتن چی؟
نویسندگی
اولش نمیدونی بری سمت چی
موضوع تکراری سخت دشوار
سوراخا جا نداره واسه انگشتا
گفتنی زیاد کلمه کم
تهدیدا میشه طرفت پرت
کلی محدودیت تا بیاد عرقت در
شاید یه روزی زدی مثه پرنده پر
اما قلمی که بره رو کاغذ
محصولش میشه جنبش یه قدم گنده
از تصویرا بگیرم عکس چطوره؟
صحنه تاره یا دستت شله
دلداری نیازی نیس
کجا بزاریش ؟
میاد به چی ؟
یه لبخند شیرینم میشه دیابتی
؛[همخوان]؛
نه تصویری نه رنگی
اگه باشه بد ترکیب
شکل یعنی چی ؟
سیاه کردن خط خطی
صحنه میشه گرد تو لنز
تا نقشه داری میزنن بهش پونز
؛[قسمت دوم]؛
بگیرم از اشک ها که کیلیشه اس
از چیزی که هست که میریم حبس
ماجرا پیچیده اس
تو دل خطریم و نداریم از هیچی ترس
خیالت تخت
بزار فکر کنن میدونن اینا بهتر
دلشون خوش به اینکه میکنه پول
بینشون رشد
از چیزیم که هراس دارن هنره
چون مغزارو میکنه منحرف
میزاره تو راه اصلی
یه جنبش فکریه تازه تاسیس
که قشر محدودی میفهمه هست لازمه اش چی
هر هنری یه کودتاس
چه واسه اونکه نداره چه اونکه تو رفاس
یه تغیر موندگار
که صورتشه رو به ما
نگاش اشناسس
شششششش وایسا
یه سوال
کیمیا کنیم هنر رو به کدوم خاک؟
وقتی ملیت یعنی اروپا
گشنگی تا بکنه حلول ماه
افول میکنه صدای سرودا
چون نیست واسه عبور راه
؛[همخوان]؛
نه تصویری نه رنگی
اگه باشه بد ترکیب
شکل یعنی چی ؟
سیاه کردن خط خطی
صحنه میشه گرد تو لنز
تا نقشه داری میزنن بهش پونز
Aein - Honar lyrics
Album Navar