؛[قسمت اول: آیین]؛
میگن رساله راهنماست واسه بشر
بخونیش انسان از گناه میشه فاصله اش کم
نوشتن توش چی حرومه چی حلال
جلق با فکر دیگران
پرسشهای بی جواب
خونی بودن پیرهنا
پنهانی دیدنا
پرسیدن واسه دونستن
پیدا کردن راه و چاه
انداختن واسه یوسف سطل
کمک به خودی
همه چیو کردن عوض
کار یه شخص نیس اینکار چند نفره اس
به یاد روروئک
شادی چون ایستادی رو پا خودت
نداری خبر که کلّی جنین تو جوب ها پره
اما انگار حلاله میبینن و میگذرن
چون فقط تو این برخورد نیست ضرر
اینکارا فجیع تر از چرنویله
وقتی بزاری فیلتر علم رو دیده
قانع کنی که جهت فکری مثبته
انقد بوده مکر بعیده اینم کص نگه
بد دهنی زشته نه ؟
تو مدرسه خوندم یه چیزایی ازش
که گفتن میخوره به درد بعدن
امر به معروف نهی از منکر
باس قربانی داد چون جنگل گشنه اس
میگرده دنبال فرصت
خوشِ ! ترجیح میدم خوک باشم
مثل گوشتم مکروه باشم
که هر کی خواست بکنه حال هرکی هم نه
نکنه تو کل ماجرا وضیت فرق
دیگه رسیدم تهش کتاب و میبندم
میبینم اینا هم عین رسانه و گیرندن
از نوع نوشتاری
بذار باشه بخون
مهم اینه صرف میشه فعلش با کی
؛[قسمت دوم: صفیر]؛
زمین غنچه است که هنوز گلبرگ
در نیاورده ولی به آتیش کشیده میشه
بمب هم جای رحمت خوش خوشه
روی گندمزار میباره پس مزد آن گرفت که جان برادر (گرفت)
اسیره مسجد میون دوتا مثلث
نمیزنن دُوَل حرف
چیه علل نکنه باعث خلل شده نژاد؟
چخبر از گلوگاه عموسام ؟ هنوز هست تنورداغ؟
میسازی شهرک ؟ میکنی خندق ؟ حمله بعد عقبگرد ؟
شنیدم گذاشتن سنگ تموم میکنه اجل عجله
باسلام و صلوات به روح عرفات خلق میکنن حماسه
حروم خدمت بدل بنخوتِ
مجری فکر میکنه منجیه
از قدیم میگن قبیله ای که رئیسش طبیبه جامعه رو زِ عادت ترک میده
پس موجب مرضه
حلاله بزار نماز قضاشه واسه افریقا
روزی بیدارمیشی که غرقی تا گلو تو سنت
از بر نیستی خوب و بد
آب از سرتم بگذره زیرآبی میری
روزی به خودت میای که دلال محبّتی و منتظر فرجی
شادی گرونه
زیاده سردمدار که خودشو خوب بدونه
ما باید یاد بگیریم فرق خائن و خادم
سالم و فاسد
عاقل و جاهل
کامل و ناقص
بیداری مقاومت نیست فرهنگه
خواب دوست و همسایه است مثل "واو" "نون" بغلشه اما همیشه شکمش خالیه
Aein - Halal lyrics
Album Navar