؛[قسمت اول]؛
چقد بهتر شده همه چی
راحت تر
نمیگیرن آهن درد ماشینا
غذام نخورن نمیبینی لاغر شن
پیچ و مهره داربست و لوله مثل دونه
پاشیده میشه زیر ساختمون
سلول و یاخته توش رشد کنه
تا بشه کاخ یروز
ترافیک و از بالا ببینه توش نباشه !
سواد میخواد بفهمی چی میگه طرف با بوق گوش خراشش
غذا سیمان جا نون آجر
توش مشغولن کارگرا تا ظهر
میشه کامل میاد به دنیا
اسمشو میزارن برج
تیر آهن سست
نتیجه ی پیشرفته که همه میشن چاق
چون میخورن سیرا از نو
نمیخورن میبلعن
میشن یه آدم بی مصرف
حرکتی ام نمیکنه که بشه بیمه اش کرد
وقتی ملاک تو (آمپول)
بجا دارو هوا میره
قوانینه صلاحدیدِ روئس هاس
قرار نیس که بدونیم ما
چاق تر شو نباشه واسه یه سلول هیچ جا
بالا خونه ات که سوله
ورزش هم کارساز نیست
منتظری همش انگار آژانسی
عمل کن که اگه دلت ترک خورد
بدونی که کیا اصلن و کیا میزنن مثل مگس دور
؛[همخوان]؛
صنعتی سازمانی
ساختن شهر آرمانی
چجوری ربطش میدی بهم
خودت قفلی و میگردی دنبال کلید در؟
؛[قسمت دوم]؛
میپرسی تهش خوشه یا تلخ ؟
بسته به سلیقه اس
اوّلی خود حقیقت دوّمی واسه ندیدن
فویل دودی ارزونترین وعده تو شهر
چلو موشک یه غذای شاهانه که طول میکشه که آماده شه
دم در غدقن کردن ایستادن رو
رادیو رو موجا تنظیمه مارو ایستگاه نکن
چون جز برفک چیزی نمیشه عاید
میخوای واسه همدلی شی پایه؟
پس یه سر و گوشی بده آب
فولاد با کروات میکنه حکم قتل سازندشو صادر
نشو ساده !
انباری واسه گاییدن آهنای کهنه
یجورایی جنده پولی
شهرزادی دیدی که پِیِ قصه بودی ؟
همش واقعیه
ته پیشرفت اینه
سکّوهای نفتیه که واسه سلاح ها حفر میشه
میترسی بچّه ات سیم پیچیش خراب شه نشناستت
تعمیر بخواد
بدیش نمایندگی
قول میدم میشیم در آینده این
دیگه جایی نیست که پناهنده شی
؛[همخوان]؛
صنعتی سازمانی
ساختن شهر آرمانی
چجوری ربطش میدی بهم
خودت قفلی و میگردی دنبال کلید در؟